در سال 1869 میلادی، در کنفرانسی که در شهر پراگ برگذار شد، خاخام یهودی به نام راشورن طی سخنانی در جمع پیروان متعصب خود، در زمینه تلاش بیشتر برای کسب قدرت گفت: «در حالی که تسلط بر طلا، اولین ابزار ما برای سلطه بر جهان است، دومین وسیله ما باید تسلط بر مطبوعات جهانی باشد». این سخن به طور دقیق همان کلامی است که 28 سال بعد، در نخستین کنگره جهانی صهیونیسم در شهر بال سوئیس از سوی تئودور هرتزل به گونهای جدیتر عنوان شد. هرتزل طی گفتههایی به این مسئله پرداخت که: «ما هنگامی در تشکیل دولت اسرائیل موفق خواهیم شد که بر ابزارهای تبلیغاتی و مطبوعاتی جهان تسلط داشته باشیم». در این کنگره، پروتکلی مورد مطالعه قرار گرفت که به تعبیر هنری فورد، برنامه اساسی یهود بر تسلط بر جهان، ترقی میشود. این پروتکل به نام پروتکل دانشوران صهیون شهرت یافت. البته صهیونیستها برای آن که با مخالفتی روبهرو نشوند و دیگران نتوانند به ماهیت و اهدافشان پی ببرند برای خدشهدار کردن اعتبار و اصالت این سند نهایت تلاش خود را به کار بردند.
لوئیس مارشالکو، محقق برجسته در زمینه اندیشههای صهیونیسم، با اشاره به این مهم میگوید: «امروزه، هر کس که جرأت کند، کوچکترین اشارهای به این پروتکلها نماید، به سرعت از طرف یهودیان، به عنوان یک وحشی بیتمدن برچسب میخورد».
مطالب مندرج در پروتکل دانشوران یهود، به خوبی فضای خاص حاکم بر ذهنیت نخبگان صهیونیست را آشکار میکند. به عنوان نمونه در پروتکل شماره (2)، چنین گفته میشود: «میدانیم که کشورهای جهان از مطبوعات به عنوان وسیلهای برای هدایت فکر مردم در مسیر دلخواهشان استفاده میکنند؛ لذا برای آن که بتوانیم از مطبوعات در جهت خواستههای خود استفاده کنیم، باید با ایجاد نارضایتی بین مردم جهان، از طریق مطبوعات، نارضایتیها را در راستای منافع خود منعکس کنیم».
در پروتکل شماره (5) به ابزار مهم تبلیغاتی ـ روانی اشاره میشود: «برای آن که بتوانیم افکار عمومی را مشوش کنیم و مردم را در حالت سرگردانی نگه داریم، باید مطالب متناقض بین مردم پخش کنیم و این عمل را آنقدر ادامه دهیم که غیرصهیونیستها، خود را در پیچ و خم اطلاعات متناقض گم کنند و متقاعد شوند که تنها راه رهایی از این سرگردانیها، نداشتن عقیده و اطلاعات سیاسی است. باید توجه داشت که اطلاعات واقعی سیاسی در اختیار کسانی است که مردم جهان را به این شیوه به بیراهه میکشانند و این، نخستین رمز از رموز کشورداری است».
در پروتکل شماره (7) چنین گفته میشود: «ما باید دولتهای غیریهودی را به گام برداشتن در مسیر خواستههای خود مجبور کنیم. روش کار چنین خواهد بود که افکار عمومی را از طریق مطبوعات که به قدرت بزرگ معروفند و تقریباً در اختیار ما هستند، شکل دهیم و طبیعی است که دولتها به افکار عمومی توجه خواهند کرد».
در پروتکل شماره (12)، که به تعبیری، از مهمترین پروتکلها در زمینه ابزار تبلیغاتی ـ روانی، به شمار میآید، چنین گفته میشود: «مطبوعات نخواهند توانست بدون آگاهی ما کمترین خبری را در اختیار مردم بگذارند. البته، هماینک تا حدودی به چنین هدفهایی دست یافتهایم، زیرا تمام کانونهای خبری جهان، اطلاعات خود را از چند کانون خبری محدود دریافت میکنند. این چند کانون خبری محدود، در آیندهای نزدیک به تمامی، به دست ما خواهد افتاد و هر آنچه را که ما به آنها دیکته کنیم در سراسر جهان پخش خواهند کرد». با توجه به اهمیتی که صهیونیستها برای ابزارهای تبلیغاتی قائل بودند، در گسترش تسلط خود بر رسانهها، خبرگزاریها و مطبوعات کوشیدند.